تحولات لبنان و فلسطین

با وجود تلاش‌های مدیران تلویزیونی برای تجربه دوباره طعم خوش روزهای اوج طنز تلویزیون، مدتی است برنامه طنزی که بتواند موفقیت سال‌های گذشته تلویزیون را تکرار کند، ساخته نشده و تجربه چند سال اخیر هم نشان می‌دهد که بهره‌گیری از برخی از هنرمندانی که روزی طنز تلویزیون را به نوعی قبضه کرده بودند، چندان پاسخگو نیست. امیر کربلایی‌زاده، بازیگر تئاتر و تلویزیون، درباره افت سطح طنز و سلیقه مخاطبان با ما صحبت کرده‌ است که مشروح آن را می‌خوانید.

برای نویسنده طنزپرداز  باید هزینه کنیم
با وجود تلاش‌های مدیران تلویزیونی برای تجربه دوباره طعم خوش روزهای اوج طنز تلویزیون، مدتی است برنامه طنزی که بتواند موفقیت سال‌های گذشته تلویزیون را تکرار کند، ساخته نشده و تجربه چند سال اخیر هم نشان می‌دهد که بهره‌گیری از برخی از هنرمندانی که روزی طنز تلویزیون را به نوعی قبضه کرده بودند، چندان پاسخگو نیست. امیر کربلایی‌زاده، بازیگر تئاتر و تلویزیون، درباره افت سطح طنز و سلیقه مخاطبان با ما  صحبت کرده‌ است که مشروح آن را می‌خوانید.
به نظر شما در این یکی دو سال گذشته سطح سلیقه طنز مردم تغییر کرده است؟  
طنزِ درست در تمام دنیا ابزاری برای آگاهی‌بخشی است ولی در این چند ساله پیش آمده که در برخی فضاها بخصوص در فضاهای مجازی مطرح‌شدن یک سری مسائل خیلی پیش پا افتاده، طرفداران زیادی پیدا می‌کند و مردم گاهی از روی کنجکاوی این مسائل را دنبال می‌کنند. اینکه ما چرا نمی‌توانیم در ارائه مطالب طنز، خوب جلو برویم و به یک جای درست برسیم، خودش نقطه ضعف است.  
باید این مسئله را از چند جهت مورد بررسی قرار داد. اول اینکه اصولاً نویسنده‌ها در کشور ما هیچ‌گاه تأمین و تأیید نشده‌اند و هیچ‌وقت به عنوان مهم‌ترین سکان یک فرآیند فرهنگی- هنری در نظر گرفته نشده‌اند. ما روی متن‌های خوب و طنزنویس‌های خوب هزینه نکرده‌ایم و هزینه‌های ملی را صرف مسائل دیگری کرده‌ایم. نمی‌دانم شاید چون فکر نمی‌کردیم که طنز و طنزنویس تا این حد می‌تواند تأثیرگذار باشد. به همین خاطر خیلی مواقع شاهد ضعف‌های زیادی در برنامه‌های طنز هستیم.  
ثانیاً، یکی از علت‌های واضح در شرایط طنز کشور ما وجود و بروز سلائق مختلف در ممیزی‌ها است. شما همیشه با یک روند مواجه نیستید؛ روندی که بتواند بر اساس زمانه و نسل‌به‌نسل آرام‌آرام تغییر کند و شرایطی را در اختیار بگذارد. هر مدیر فرهنگی که می‌آید، بسته به سلائقِ خودش یک سری شرایطی را به عنوان خط قرمزها قرار می‌دهد. حتی دیده می‌شود که شرایط و ضوابط از شهری به شهر دیگر فرق می‌کند. ثالثاً ما ارگان‌های مختلفی برای تصمیم‌گیری در فضای فرهنگی داریم که به نظر من هنرمندی که دارد در این حوزه کار می‌کند را دچار سردرگمی و گاهی افراط و تفریط می‌کند. متأسفانه فضای فرهنگی ما اصلاً واضح نیست و کاملاً سلیقه‌ای است.  
پس این‌طور که می‌گویید، طنزی که امروز وجود دارد، ۱۰ سال دیگر نگاه و کارکردش چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ کاربردی کاملاً تغییر می‌کند؟  
حتماً. با توجه به پیشرفت تکنولوژی، ۱۰ سال خیلی مدت زمان زیادی است. شاید نیاز باشد هر دو سه سال یک بار قانونمان را عوض کنیم یا حداقل بند و تبصره‌ای به آن اضافه کنیم. بحث انقلاب فرهنگی سال‌هاست که مطرح شده است ولی واقعاً چقدر برای آن هزینه کرده‌ایم. یک زمانی قرار بود ۲ درصد ازدرآمد همه کارخانه‌ها به بحث فرهنگی تخصیص پیدا کند ولی آیا این اتفاق عملاً افتاده است؟ ما چقدر به خوراک روح مردم توجه داشته‌ایم. از آن طرف، یک سری کج‌سلیقگی‌ها و افراط و تفریط‌ها به معنی اخصّ کلمه وجود دارد که خودش کار را خراب‌تر می‌کند.  
نظرتان در رابطه با تأثیر تلویزیون بر سطح سلیقه مردم چیست؟  
تلویزیون در همه دنیا یکی از ابزارهای مردمی است و قطع به یقین مدیران تلویزیون در آمار گرفتن از سطح سلیقه طنز مردم خیلی باید مراقب باشند. ما الان هنرمندان قدیمی داریم که با تلویزیون قهر کرده‌اند. چرا از این هنرمندان حمایت نمی شود؟ برخی از این هنرمندان که از قضا طناز هم هستند، در زمان خودشان خیلی موفق بودند. چرا ما باید این نیروهای کارآمد را به‌راحتی از دست بدهیم و کنار بگذاریم؟  
ما باید نیاز جامعه‌مان را پیدا کنیم و اگر می‌بینیم که تلویزیون ما در زمانی خیلی خوب بوده و الان مثلاً خیلی بد ظاهر شده است، دلایلش را  بررسی و آسیب‌شناسی و نتایجش را با همان هنرمندان مطرح کنیم.  
چرا هنرمندان قدیمی ما که زمانی طنزپردازان خیلی موفقی بودند، الان دیگر برای مخاطبان جذابیتی ندارند؟  
من با نظر شما موافق نیستم. به نظر من این هنرمندان هنوز هم برای مردم جذابیت دارند. اینکه مردم هنوز آثار فلان هنرمند پربیننده است یعنی اینکه سطح عمومی مردم آن هنرمند و برنامه‌اش را می‌طلبد. اگر می‌گویید این هنرمندان جذاب نیستند شاید مقصر شرایط فرهنگی است که الان سطح سلیقه‌اش تغییر کرده است. ما که نمی‌توانیم صرفاً یک هنرمند را مقصر بشناسیم. باید به دنبال این باشیم که الان چه چیزی در اختیار جوانی است که یک روزی فلان برنامه طنز راضی‌اش می‌کرد ولی الان ساختة همان هنرمند به مذاقش سازگار نیست. سلیقه مخاطب نسل‌به‌نسل فرق می‌کند.  
نمی‌توانیم بگوییم تلویزیون به‌تنهایی در پایین‌آوردن سطح سلیقه مردم مؤثر است. همه رسانه‌های دیداری- شنیداری غذای فرهنگی مردم را تأمین می‌کنند و و همه می‌توانند در این زمینه موثر باشند. من می‌گویم با حمله‌کردن به یک برنامه یا یک برنامه‌ساز و یک هنرمند کاری از پیش نمی‌رود. به نظر من تلویزیون می‌تواند خیلی بیشتر از رسانه‌های دیگر با مردم ارتباط برقرار کند. زمانی بوده که خیلی از برنامه‌های تلویزیون به‌راحتی دکان برخی برنامه‌های کانال‌های ماهواره‌ای را تخته کرده بود. ما باید سلیقه‌شناسی کنیم و ببینیم چه گروهی از مخاطبان چه برنامه‌ای را می‌پسندند. باید قدرت انتخاب را بین مردم بالا ببریم. باید برای فضای فرهنگی هزینه کنیم.  
استندآپ‌کمدی‌ها چقدر می‌توانند به تقویت طنز کمک کنند؟  
استندآپ‌کمدی نقد رفتارهای اجتماعی، سیاسی، دینی و... و رفتارهایی است که گاهی اوقات درست یا غلط می‌باشد و هنرمند می‌تواند آن‌ها را از زاویه طنز بلندتر یا واضح‌تر بیان بکند.  
این کار در ایران خیلی جوان است و باید آزمون و خطا کند و ممکن است در جاهایی پایش را زیادی روی گاز بگذارد که اگر آزمون و خطا نکند، به شرایط آرمانی نمی‌رسد. باید اجازه بدهیم استندآپ‌کمدی فرایند درستی را طی کند.  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.